«وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
طراحان مشارکت ۳۰ درصدی در انتخابات را بشناسید
احمد حکیمی پور، از فعالان اصلاح طلب، به تازگی در بخشی از یک گفتگوی تفصیلی با خبرگزاری ایلنا پیرامون انتخابات امسال مدعی بی اعتمادی مردم به نظام اسلامی شده و گفته است: یک دورهای جریان اصلاحات سرکار بود و مجال ندادند کارها را درست انجام دهد، دست و پای او را بستند یا خودش نتوانست ریسک و جرأت لازم را به خرج بدهد و مردم به تدریج گفتند عملا صندوق نمیتواند مشکلات ما را حل کند و این فاصله بیشتر و بیشتر شده است. اگر بخواهد این اعتماد برگردد زمان میبرد و واقعا باید تصمیمات شجاعانهای از طرف حاکمیت گرفته شود.
او در ادامه اظهار می کند که ما شنیدهایم میانگین شرکت در کلانشهرها خیلی پایین است و خبرنگار ایلنا هم در تأیید او اینطور می گوید که برخی از مشارکت ۳۰ درصدی سخن میگویند. سپس حکیمی پور تصریح می کند: تهران و شهرهای بزرگ که اصلا این عددها نیست. ولی شاید در شهرهای کوچک این درصدها فرق کند. بالاخره بستن بر روی ۳۰ درصد مشارکت که انتخابات نشد. اینجا جمهوری اسلامی است و در اصول قانون اساسی آمده که اداره امور کشور با رأی مردم است و باید انتخابات انجام شود. اینطور نیست که ۳۰ درصد به انتخابات بیاید. واقعا جای خجالت نیست؟ در همسایگی شما بالای ۸۰ درصد مشارکت انتخابات شکل میگیرد، اما در اینجا باید اینطور باشد؟ ما چه ادعایی داریم که میگوییم یک نمونه مردمسالاری نمونه و دینی هستیم؟
حکیمی پور در بخش دیگری از اظهارات خود نیز گفته است: ناظران هستند که باید این اطمینان را به مردم بدهند که در انتخابات سوءگیری ندارند. متأسفانه ما علامتی از این موضوعات ندیدیم. مجریان و ناظران فکر کردند اگر درباره صحبتهای رهبری چند سمینار، نشست و بیانیه بدهند، کار انجام شده است. یعنی فقط گزارشی ارائه دهند که ما این جلسات را گذاشتیم، با خانه احزاب صحبت کردیم و… انتخابات با چهار محوری که رهبری درخواست کرده اتفاق میافتد. در حالی که به این شکل نیست. بحث ما این است که مردم در حال حاضر بیاعتماد هستند و باید برای مردم کاری کرد. به این به سادگی و کار یکی، دو روز نیست. من معتقدم باید تصمیمات شجاعانه، بزرگ و غافلگیرکننده گرفته شود تا جامعه احساس کند یک کشتیبان و سیاستمدار دیگر آمده است و برای مردم قابل لمس باشد که این اتفاق رخ داده است وگرنه نتایج نظرسنجیها اصلا خوب نیست. [۱]
*ما قضاوت درباره اینهمه اتهامات به مردم و نظام اسلامی اعم از بی اعتمادی مردم به نظام، سوگیری مقامات نظام نسبت به انتخابات، شجاع نبودن حاکمیت درباره تصمیمات عاقلانه، بستن دست و پای دولت اصلاحات و غیره را به مردم و مخاطبان محترم واگذار می کنیم…
مع الوصف باید درباره این جمله حکیمی پور که گفته: “بستن روی ۳۰ درصد مشارکت که انتخابات نشد” تصریح کرد که اولا تنها کسانی که این روزها در کمین مشارکت پایین مردم نشسته اند و طالب آنند؛ “چپهای تحریمی” و مردانی در هسته سخت اصلاحات هستند که قصد دارند انتخابات را تحریم کنند و پس از آنکه کسانی از مردم را فریب دادند و از میزان مشارکت کاستند آنگاه به بهانه جویی علیه نظام اسلامی بپردازند.
پس بدانیم که حکیمی پور از آنجا که قصد ندارد درباره توطئه دوستان خودش درباره تحریم انتخابات و مشارکت مشروط رونمایی کند؛ در چارچوب سخنانی ظاهرالصلاح؛ مشغول تقویت توطئه دوستان خویش است.
ثانیا همه باید بدانیم که مشارکت بالا در یک انتخابات اگرچه امتیاز است لکن تعیینکننده چیزی نیست اما قانون کشور در صورت کوچکترین خدشهای؛ لرزهی ارکان کشور و حاکمیت را رقم خواهد زد. پس مبرهن است که قوت و قوام یک نظام سیاسی در بحث مردمسالاری نیز در وهله اول منوط به رعایت قانون، برگزاری یک انتخابات قانونی و ایستادن پای رأی مردم به حکم قانون است. حال اینکه مشارکت حداکثری نیز به این امتیازات افزوده شود اگرچه یک امتیاز خواهد بود اما همانطور که بیان کردیم یک رکن نیست.
پس حکیمی پور در واقع از واقعیتی که میدانسته عدول کرده و در یک نمایش سیاسی برای پیشبرد پروژه تحریم انتخابات؛ نخواسته اذعان کند که یک انتخابات به شرط رعایت قانون با هر میزان مشارکتی لازم الاتباع است و چیزی که در اصل باید تشویق شود قدرت حاکمیت برای دفاع از حقوق مردم و اجرای قانون است.
این نکته نیز باید توضیح داده شود که بهانه اصلاح طلبان تحریمی برای تحریم انتخابات این است که چرا نامزدهای ما تأیید صلاحیت نمی شوند!؟
این در حالی است که اتفاقا اصلاح طلبان زیادی تأیید صلاحیت می شوند اما به این دلیل که برانداز یا معارض نظام نیستند مورد قبول چپهای تحریمی و امثال حکیمی پور قرار نمی گیرند.
از طرف دیگر در یک عقلانیت سیاسی هنگامی که یک نامزد مطلوب در انتخابات حضور نداشته باشد بایستی از “نامزد نزدیک” حمایت کرد. نظیر رفتاری که اصلاح طلبان در انتخابات سال ۹۲ و در حمایت از شیخ حسن روحانی انجام دادند و حتی به جایی رسیدند که درباره حسن روحانی با سابقه اصولگرایی از این گفتند که اصلاحات یعنی روحانی!
سخنان کوفی روی منبر حسینی!
اخیرا فردی به نام محمدرضا یوسفی که رسانه انصاف نیوز وی را از استادان درس خارج حوزه علمیه قم معرفی کرده، طی اظهاراتی به مناسبت ماه محرم در کانون توحید با بیان اینکه «فساد سیستماتیک شده» اظهار کرده است: رفاه، امنیت و عدالت که مورد تاکید معصومین در مورد وظایف حاکمان است نه به نسبت سالهای دور بلکه در قیاس با ده سال قبل هم کاهش یافته است. [۲]
*شبهه القای فساد سیستماتیک در نظام جمهوری اسلامی از مقولاتی است که در وادی جهاد تبیین به خوبی مورد حلاجی قرار گرفته و حتی مقام معظم رهبری نیز در رد آن بیانات مبسوطی دارند.
پر واضح آنکه فساد سیستماتیک به معنی دفاع یک نظام سیاسی از مفسدان و تولید فساد بصورت طبیعی توسط نظام حکومتی و قانون یک کشور است.
مقوله ای که الحق و الانصاف در ایران ما وجود ندارد و مردم هیچ مجرمی با جرم اثبات شده را نمی شناسند که مورد برخورد قرار نگرفته باشد و دست او قطع نشده باشد.
زیاد بودن یا کم بودن فساد نیز یک مقوله غیر عقلانی است زیرا فساد اساسا قابل اندازه گیری نیست. بماند که اگر هم بود؛ ازدیاد فساد منطقا نشانه وجود فساد سیستماتیک نیست.
مسئله ای که در ایران با آن مواجه هستیم مفسدنمایی و ضعف ادراک ذهنی جامعه نسبت به فساد است که دچار بزرگنمایی شده.
همچنانکه در اظهارات فرد بالا نیز به عینه می بینیم که جریان القای سیستماتیک بودن فساد در ایران، جریانی است که به این زودی از پای نمی نشیند و حتی در منبر رسول خدا(ص) نیز دست از شیطنت علیه نظام دینی ایران بر نمی دارد.
در بحث رفاه و عدالت و امنیت نیز که فرد مذکور مدعی ضعف آنها شده است باید گفت این مسئله صرفا در بحث رفاه صادق است و گرنه ایران در امنیت و عدالت گامهای بزرگ و شیرینی برداشته است که اگر سیاه نمایی ها و بمباران های ذهنی بگذارد؛ جامعه اشراف بیشتری نسبت به آنها پیدا می کند.
می ماند مسئله رفاه که همه می دانیم راه بهبود آن “رأی خوب” مردم و روی کار آمدن کارآمدان و مدیران جهادی است.
نمایندگانی که کارنامهشان قابل تحمل نیست!
حسین جلالی، از نمایندگان مجلس و از رجال نزدیک به جبهه پایداری اخیرا در اظهاراتی که اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد در اشاره به چالش بین برخی نمایندگان و وزیر کشور بر سر بخشنامه سیاسی معاون وزیر گفته است: این چه وضعیتی است که هر کسی به اسم مجلس بیانیه می دهد؟
او در ادامه اظهار می کند: این چه مجلسی است که قدرت تحمل یک بخشنامه قانونی را ندارد؛ اگر کسی انتقاد از مجلس کرد، این رسم پاسخ دادن نیست. [۳]
*آقای جلالی باید بداند که وضعیت بیانیه های مجلس را از جمله همان کسی رقم زد که گفت نمایندگان در مجلس قرآن بخوانند و حواشی زیادی ایجاد کرد!
در واقع این ذات فعالیت پارلمانی است که گاهی موضع یک یا چند نماینده به اکثریت نمایندگان تسری پیدا می کند. چه موضع درست و چه گاهی موضع غلط!
در بحث واکنش های مجلس به بخشنامه معاون وزیر کشور نیز جدای از ماهیت چالش اما باید اذعان کرد که این طرز فعالیت برخی نمایندگان که صراحتا با رئیس مجلس اختلاف دارند، متعلق به یک طیف سیاسی خاص و همپیاله ناکارآمدی هستند و کارنامه شان هم به نق زدن علیه مجلس، شکایت از مجلس [۴] و وکیل الدولگی در جایگاه وکالت ملت خلاصه می شود؛ قابل تحمل نیست و این افراد باید فکری برای خود، رأی مردم و آخرتشان بکنند.
ثبت دیدگاه